فیلم «کیک محبوب من» فیلمی که ناخواسته همراهش میشوی …. محو بازی استادی قدر ندیده به نام اسماعیل محرابی که برای من معلم علی کوچلو در خانه سبز بود ….
. یک مهمانی زنانه با دوستان قدیمی که همه مثل مهین کمابیش تنها هستند و از دردهایی یکسان رنج میبرند. بازنشستهاند و کار زیادی برای انجام دادن در زندگی ندارند. زنان قدیمیاند. زنان متولد دهه بیست یا سی که همدمی هم ندارند. مردی، شوهری در زندگیشان نیست. بنابراین، صحبت از یار مهمترین موضوع حرفهایشان است. این نکتهای کاملاً زنانه درباره این بخش از «کیک محبوب من» است. بله، یکی از مهمترین موضوعات بجثهای بسیاری از زنان معمولی دنیا، همین آدمهای عادی، چه جوان چه پیر، پیدا کردن عشق است، درباره مردان است. در «کیک محبوب من» چون از اساس موضوع درباره تنهایی است، آن بخش از یک مهمانی شاید دو سه ساعته زنانه انتخاب میشود که مربوط به پیدا کردن یک همدم است. این مکالمه را زنان هر کشوری میتوانند در جمعی دوستانه با هم داشته باشند. بنابراین، مخاطب هر کشوری هم میتواند با این صحنه ارتباط برقرار کند. اما برای مخاطب ایرانی اینکه چنین مکالمهای با تصویری واقعگرایانه چطور پیش میرود، بسیار مهم است.
فیلم «کیک محبوب من» فیلمی ایرانی است که در بخش مسابقهی جشنواره برلیناله ۲۰۲۴ به نمایش درآمد. این فیلم به کارگردانی مریم مقدم و بهتاش صناعیها ساخته شده است. کارگردانهای این فیلم اجازه خروج از ایران را پیدا نکردند و نتوانستند در اجرای فیلمشان در برلیناله حضور یابند. در این نوشتار نگاهی به این فیلم میاندازیم.
فیلم «کیک محبوب من» پرترهای از یک قهرمان زن ایرانی را به نمایش میگذارد. زنی که نامش مهین است و ما زمانی با او آشنا میشویم که رفته بازار میوه و سبزی بخرد.
مهین برخلاف بسیاری از قهرمانان زن سینماهای جهان، جوان نیست، تفنگ به دست نمیگیرد، اندام زیبا، ورزشکار و جذابی هم ندارد. او هفتاد ساله است، چاق است، حرکاتش کُند است، رقصش چندان تعریفی ندارد، موهایش سفید شده و در یک کلام تمام ویژگیهای ظاهری یک «پیرزن» یا «مادربزرگ» ایرانی را دارد.
رفتار قهرمانانهی مهین از جایی شروع میشود که تصمیم میگیرد از قالب یک پیرزن خارج شود و رفتارهایی را که جامعه از او انتظار دارد، انجام ندهد.
مهین جلوی آینه میایستد، رژلب و سایهی چشم میزند. به ناخنهایش لاک قرمز میزند و نیاز بدنش را به لمس شدن به خاطر میآورد. او که همسرش را سالها پیش از دست داده، میداند که خیلی وقت است دلش برای عشق تنگ شده است. مهین تصمیم میگیرد برای پاسخ به نیازهایش دست به عمل بزند نه آنکه منتظر باشد مردی از راه برسد و او را نجات دهد. پس در جستوجوی عشق از چاردیواری خانه بیرون میرود و در را پشتسرش میبندد.
فیلم در تصویرسازی مهین و اتفاقهایی که برایش میافتد، اغراق نمیکند. ما همواره آدمهایی معمولی را میبینیم که حرفهایی معمولی میزنند، لباسهایی عادی میپوشند و عادی رفتار میکنند. دوربین اما آنقدر صداقت دارد که این عادی بودن را حتی در اتاق خواب مهین، حمام و آشپزخانهاش سانسور نمیکند.
فیلم «کیک محبوب من» نخستین فیلم ایرانی است که در چهل و پنج سال گذشته برخی خطوط قرمز را رد کرده است.
این فیلم به دور از نظراتِ افراطی، توانسته به تعادلی مثال زدنی در ترکیب عناصر روایی و فُرمی فیلمهای عاشقانه، شاعرانه و اعتراضی برسد. فیلم «کیکِ محبوب من» از تکرار الگوهای داستانهای عاشقانه جریان اصلی سرباز زده و با مرکزیت بخشی به رابطه زن و مردی سالخورده، شکل دیگر از اروتیسم را پدیدار میسازد. صحنههای اروتیک فیلم مانند دوش گرفتن، رقصیدن، نوشیدن و… همگی با ترکیبی از عناصر تراژدی و کمدی همراه شده و به هیچ وجه به کیفیت ملودرامهای سطحی تنزل پیدا نمیکند.
در پایان اشاره کنم به بازی درخشان اسماعیل محرابی مخصوصا وصف و حال چشمان در مستی و لیلی فرهادپور که از پس بار سنگین فیلم از ابتدا تا به آخر برآمده است. او مهین را بهخوبی میشناسد و میداند زیر پوست او چه خبر است. شادیها، ترسها، عشق و غم مهین را به تماشاچیها از هر کشوری که باشند، منتقل میکند و شرایطی را فراهم میکند که هر کس به شیوهی خود او را درک کند.
بشنویم آهنگ فیلم کیک محبوب من رو
بیشتر از اینها